دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
بررسی پیکربندی فضاهای کارا با رویکرد تخلیه ایمن ساختمان در هنگام حادثه (مطالعه موردی: خوابگاه دانشجویی)
5
18
FA
محمدتقی
نظر پور
گروه معماری،دانشکده معماری
وشهرسازی،دانشگاه شهید بهشتی،تهران،ایران.(معاون وزیرعلوم تحقیقات وفناوری)
m_nazarpour@sbu.ac.ir
علی
خاکی
0000-0001-6837-0049
گروه معماری، دانشگاه فنی و حرفه ای، تهران، ایران
kh_spaceframe@yahoo.com
پیمان
بهرامی دوست
کارشناس ارشد مهندسی معماری، دانشگاه شهید رجایی، تهران
p.bahramidoost@srttu.edu
احمد
حیدری
کارشناس ارشد مهندسی معماری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
ahmad.heidari68@gmail.com
در سالهای اخیر گسترش مراکز آموزش عالی و دانشگاهها، رشد روزافزون تعداد دانشجویان و خوابگاههای دانشجویی را به دنبال داشته است. با توجه به تعداد زیاد دانشجویان در خوابگاه آتشسوزی و حادثه در این محیطها بهعنوان یک تهدید جدی به شمار میرود. در همین راستا اقدامات متعددی جهت محدودسازی و کاهش آسیب در محیطهای خوابگاهی هنگام حادثه انجامشده که اقدامات سازهای و غیر سازهای را شامل میگردد. این اقدامات در ابتدا ایمنی را فراهم نموده و سپس پتانسیل محیطی را جهت تخلیهی سریع (روز هنگام حادثه) ارتقا میدهد. لذا پژوهشهای متعددی با شبیهسازی تخلیهی اضطراری بر کاهش مدتزمان تخلیه متمرکزشدهاند. بدین منظور در این مقاله شبیهسازی تخلیه انسانی در خوابگاه دانشجویی بلوک 1 دختران دانشگاه شهید بهشتی (با شبیهسازی 178 دانشجو) هنگام حادثه در نرمافزار Pathfinder صورت پذیرفت. همچنین تحلیل عمق فیزیکی و عمق بصری با مبنا قرار دادن ورودی با نرمافزار Depth map جهت کاهش سلسهمراتب فضایی و دسترسی سریعتر، مورد سنجش قرار داده شد. نتایج شبیهسازی نشان داد که بهینهسازی مقدماتی خوابگاه با مبلمان و تجهیزات (اقدامات غیر سازهای) شرط لازم برای ایمنسازی خوابگاه جهت تخلیه بوده، اما با توجه به تأثیر ناچیز آن در مدتزمان تخلیه (از 223.7 ثانیه به 219.8 ثانیه)، کافی نیست. ازاینرو بعد از بهینهسازی با مبلمان و تجهیزات، خوابگاه با دو روش بهینهسازی با مداخلهی سازهای (احداث پلهی اضطراری با دو درب خروج) و کاهش جمعیت استفادهکنندگان نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. درروش اول با مداخلهی سازهای، مدتزمان تخلیه از 219.8 ثانیه به 150.5 ثانیه کاهش یافت و در روش دوم نیز با کاهش جمعیت استفادهکنندگان در طبقات دوم و سوم از 4 نفر به 3 نفر، زمان تخلیه از 219.8 ثانیه به 178.8 ثانیه- کاسته شد که بهعنوان روشی کمهزینهتر پیشنهاد گردید. در پایان نیز روشی جهت کارا نمودن ساختمان خوابگاه با توجه به پیکربندی فضایی جهت تخلیه اضطراری ارائه شد.
پیکربندی فضایی,تخلیهی ایمن,حادثه در ساختمان,آتشسوزی,خوابگاه دانشجویی
https://www.joem.ir/article_243729.html
https://www.joem.ir/article_243729_450393eca04ac0344751c1ee0310aab7.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
نقد و اصلاح طرح بهکارگیری سازندگان دارای صلاحیت در ساخت ساختمانهای شهری با رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: شهر قزوین)
19
30
FA
محمد مهدی
اهوازی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی عمران، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
eleman.ma@gmail.com
رضا
فرخ زاد
0000-0001-8505-8962
استادیار، گروه مهندسی عمران، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
r.farokhzad@qiau.ac.ir
پوریا
رشوند
استادیار، گروه مهندسی عمران، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
poorya_rashvand@qiau.ac.ir
رفتار ساختمانها در برابر وقوع زلزلههای گذشته، نشاندهنده آسیبپذیری آنهاست. بهکارگیری سازندگان دارای صلاحیت در ساخت ساختمانها در راستای کاهش آسیبپذیری، اطمینان از ایمنی آنها در برابر زلزله و درنتیجه مدیریت بحران آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. آییننامه اجرایی ماده 33 قانون نظاممهندسی ساختمان، مالکین را ملزم به بهکارگیری سازنده باصلاحیت نموده است؛ ولی مشکل پیش رو، صوری بودن سازندگان دارای صلاحیت و عدم بهکارگیری آنان است. در این پژوهش ضمن بررسی میزان موفقیت طرح بهکارگیری سازندگان دارای صلاحیت در ساخت ساختمانهای شهری، به شناسایی نقاط ضعف طرح و اولویتبندی ضروریترین وظایف سازندگان ازنظر صاحبکاران پرداخته شده است. با استفاده از پرسشنامه و کسب اطلاعات لازم از سازمان نظاممهندسی استان قزوین، میزان موفقیت و نقاط ضعف طرح ازنظر صاحبکاران، ناظران و سازندگان دارای صلاحیت حقیقی و حقوقی بررسی شد. همچنین بر اساس نظر مسئولین و خبرگان از مهمترین وظایف سازندگان دارای صلاحیت گردآوری، تعیین شاخصها و وزن دهی و اولویتبندی آنها با استفاده از پرسشنامهای بر اساس مدل لیکرت است. نتایج تحقیق نشاندهنده میزان بسیار کم بهکارگیری سازندگان دارای صلاحیت در ساخت ساختمانهای شهری و تأثیرگذاری عواملی همچون نوع قرارداد و حدود صلاحیت سازندگان (با توجه سطح ساختوساز در هر شهر) در میزان موفقیت طرح است. وزن شاخصهای تعیینشده در خصوص مهمترین وظایف سازندگان دارای صلاحیت نشان از تأثیر تمامی شاخصها در بهکارگیری سازندگان دارای صلاحیت و اهمیت ویژه آنها است.
بحران,ساختمان,مجریان ذیصلاح,سازندگان مسکن و ساختمان
https://www.joem.ir/article_246953.html
https://www.joem.ir/article_246953_3ed54a2be18cc60461b3ff4e4fc53be1.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
توسعه فضاهای زیرزمینی در تابآوری شهرها با تأکید بر تأسیسات و زیرساختهای شهری مطالعه موردی: کلانشهر مشهد
31
46
FA
محمدعلی
جربان
کارشناسی ارشد، پدافند غیرعامل، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
majarban@gmail.com
سعید
امینی ورکی
0000-0001-5179-9666
کارشناسی ارشد پدافند غیرعامل، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
s.aminicivil@gmail.com
امیر
شکیبامنش
استادیار گروه طراحی شهری، دانشگاه هنر، تهران
shakibamanesh@ut.ac.ir
رشد جمعیت و ملاحظات اقتصادی دو محدودیت اصلی شهرها هستند که پیامدهای متعددی ازجمله رشد عمودی و توسعه فزاینده فضاهای زیرزمینی را به ارمغان آوردهاند. نقشها، عملکردها و ظرفیتهای فراوانی را میتوان برای فضاهای زیرزمینی برشمرد. عدم تملک زمین، مصونیت و امکان تداوم خدمات زیرساختها، انتقال برخی از کاربریهای ناسازگار با محیط شهری به زیر سطح زمین، کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگی محیطزیست، بهرهبرداری درزمینه دفاع غیرنظامی و موارد متعدد دیگر از مزایای فضاهای زیرزمینی است که به جهت استقرار در عمق زمین، برای آنها ایجاد میشود. در این پژوهش، با بهرهگیری از روش کیو (Q) نخست بر پایه نتایج پژوهشهای مرتبط با موضوع فضاهای زیرزمینی، تابآوری و تجزیهوتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از نقش توسعه فضاهای زیرزمینی در تابآوری شهرها به دست آمد؛ سپس، با بهرهگیری از مشارکت متخصصان، دیدگاههای مختلف در این زمینه شناسایی و دستهبندی شد تا ازاینرو گامی فراتر از مجموعه تحلیلهای ارائهشده پیش رو بگذارد. یافتههای پژوهش بر پایه تحلیل عاملی کیو، بیانگر چهار رویکرد درزمینه نقش توسعه فضاهای زیرزمینی در تابآوری شهرها است. رویکرد اول بیانگر تداوم خدمات؛ رویکرد دوم، امداد و نجات؛ رویکرد سوم، ایمنی و امنیت شهری و رویکرد چهارم حفاظت از محیطزیست است. درواقع طی این پژوهش ظرفیتهای موجود در فضاهای زیرزمینی در راستای افزایش میزان مقاومت و بازگشتپذیری شهرها در برابر انواع تهدیدات و حوادث تعیین میشود.
تابآوری,فضاهای زیرزمینی,پدافند غیرعامل,روش کیو,تحلیل عاملی
https://www.joem.ir/article_246952.html
https://www.joem.ir/article_246952_5179a78226f186a4529a799782d53915.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
شناسایی و پهنهبندی مناطق مستعد وقوع زمینلغزش در دهستان ژاورود بر اساس مدل تلفیقی فازی و فرایند تحلیل شبکه
47
55
FA
جواد
جمال آبادی
دکتری ژئومورفولوژی (برنامهریزی محیطی)، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
javadjamalabadi@yahoo.com
فرحناز
صفری
کارشناس ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
farahnaz.safarite@gmail.com
علی
برآبادی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، سبزوار
borabadi2020@yahoo.com
مریم
آل محمد
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی، تهران
m.almohammad56@gmail.com
پویایی محیط طبیعی منجر به تغییرات در مقیاسهای فضایی و زمانی متفاوت میشود. این تغییرات میتواند به وقوع فرایندهای شکل زا بیانجامد که گاهی آثار مخرب و غیرقابل جبرانی را نیز در پی خواهند داشت. یکی از این تغییرات حرکات تودهای بهویژه زمینلغزش است که همهساله صدمات و تلفات مالی و جانی زیادی در مناطق مختلف جغرافیایی و فرسایش شدید خاک را به دنبال دارد. دهستان ژاورود در منطقه شاهو و شهرستان کامیاران در استان کردستان به لحاظ موقعیت خاص توپوگرافی و جغرافیایی خود بهعنوان یکی از مناطق مستعد وقوع زمینلغزش انتخاب گردیده است. بهمنظور بررسی و پهنهبندی مناطق مستعد وقوع لغزش در این تحقیق از 8 پارامتر شیب، جهت آن، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از راه ارتباطی بهعنوان عوامل مؤثر در مسئله تحقیق و همچنین از دو روش منطق فازی و فرایند تحلیل شبکه جهت تجزیهوتحلیل دادهها و انتخاب مکان بهینه استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه پتانسیل لغزشپذیری کمابیش بالایی دارد. بر اساس نتایج این تحقیق، منطقه ازنظر پتانسیل لغزش در 4 رده طبقهبندی و میزان لغزشپذیری منطقه از خیلی زیاد (5/7 درصد)، زیاد (27 درصد)، متوسط (31 درصد) و کم (5/34 درصد) متغیر است. با توجه به تراکم نواحی روستایی و جمعیتپذیری در این ناحیه و همچنین گردشگر پذیر بودن منطقه، لازم است که مسئولان با در نظر گرفتن مناطق مستعد وقوع لغزش، اقدامات و تدابیر کنترلی و حفاظتی لازم را اتخاذ نمایند.
دهستان ژاورود,پهنهبندی,زمینلغزش,منطق فازی,روش ANP
https://www.joem.ir/article_246948.html
https://www.joem.ir/article_246948_067e07adb424c4f8dcfa19f841ce5cb6.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
ظرفیتسازی جوامع محلی در مدیریت بحران اجتماعمحور: بررسی نقش عوامل فرهنگی
57
69
FA
اسما
صالحی نودز
0000-0003-1724-3183
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، گرایش توسعه منابع انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان
salehi_asma@pgs.usb.ac.ir
نورمحمد
یعقوبی
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد ، دانشگاه سیستان و بلوچستان
yaghoubi@mgmt.usb.ac.ir
عالمه
کیخا
0000-0003-3188-3670
استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان
aleme.keikha@yahoo.com
پژوهش حاضر بهمنظور ظرفیتسازی جوامع محلی در مدیریت بحران اجتماعمحور با رویکرد فرهنگی در استانداری استان کرمان انجام شد. روش این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب نوع دادهها آمیخته است. ارائه الگو به روش کیفی فراترکیب انجام شده؛ بدینصورت که با استفاده از روش فراترکیب 106 مقاله حوزه مدیریت بحران بررسی و با کمک تحلیل محتوا، ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک به کمک روش کمی آنتروپی شانون تعیین شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه کارکنان استانداری استان کرمان هستند، که از طریق فرمول کوکران، تعداد 126 نفر انتخاب و پرسشنامه تحقیق بین آنها توزیع شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی تأییدی با نرمافزار اسمارت پیالاس (نسخه 2) مورد استفاده قرار گرفت. طبق یافتههای تحقیق، شاخصهای استخراجی از مقالات در سه بعد قبل از بحران (آموزش و آگاهی، سرمایه اجتماعی و فرهنگی، مشارکت نظری، سرمایه معنوی) حین بحران (مشارکت عملی، ارتباطات، مدیریت احساسات مردم) و پس از بحران (خاطرات جمعی، مشارکت اجتماعی، رسانه جمعی و هویتبخشی) دستهبندی شدهاند. در این میان، ابعاد قبل، حین و پس از بحران به ترتیب 99، 98 و 98 درصد از تغییرات الگوی مدیریت بحران اجتماعمحور با رویکرد فرهنگی را تبیین میکنند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که تمامی مؤلفهها و شاخصهای مدل پژوهش با اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار گرفتند. در مرحله سوم پژوهش بهمنظور اولویتبندی مؤلفهها و شاخصهای پژوهش از روش سوآرا استفاده و مؤلفهها و شاخصهای پژوهش اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد مؤلفههای آموزش عمومی، مشارکت عملی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اوزان نهایی 0.42، 0.35، 0.27 رتبههای اول تا سوم را دارا هستند.
ظرفیتسازی جوامع محلی,مدیریت بحران اجتماعمحور,عوامل فرهنگی
https://www.joem.ir/article_247240.html
https://www.joem.ir/article_247240_f68c11ee6d81cb44febe7d4e84118642.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
مدلسازی همجواری کاربریهای پرخطر بر اساس ارزیابی شاخص تهدید (مطالعه موردی: پمپبنزینهای ناحیه 3 منطقه 7 شهر تهران)
71
83
FA
علی
قنبری نسب
0000-0001-5046-4151
استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
alighanbari2454@gmail.com
مهدی
مدیری
0000 0003 2739 9421
استاد تمام دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
mmodiri@ut.ac.ir
مرضیه
مشهدی
دانشآموخته کارشناسی ارشد پدافند غیرعامل دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
marzieh.mashhadi@gmail.com
ابراهیم
هاشمی فسایی
دانشآموخته کارشناسی ارشد پدافند غیرعامل دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
ebrahim.hashemi1993@gmail.com
میعاد
یاری
دانشجوی کارشناسی ارشد پدافند غیرعامل دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
miadyari9@gmail.com
در عصر حاضر با توجه به رویکرد جدید تأثیر محوری کشورهای متخاصم که صحنه نبرد را به مناطق شهری منتقل کردهاند، دشمن در پی ایجاد اختلال در عملکرد زیرساختهای حیاتی کشور هدف است. ازجمله این زیرساختهای حیاتی که نقش مهمی در خدمترسانی شهری دارد، شبکه سوخترسانی و جایگاههای عرضه سوخت است. جایگاههای عرضه سوخت در مناطق شهری افزون بر نقش خطیر سوخترسانی به وسایل نقلیه، به دلیل وجود مخازن نگهداری سوخت قابل اشتعال، از پتانسیل بالایی جهت ایجاد حوادث بزرگ برخوردار است. این حوادث میتواند شامل حوادث فرایندی، عمدی و متخاصمانه باشد؛ ولی با بهکارگیری صحیح اصول برنامهریزی کاربری اراضی میتوان خطر اینگونه کاربریها را تا حدود زیادی کاهش داد. لذا این پژوهش درصدد آن است تا با بهرهگیری از نرمافزار PHAST، سامانه اطلاعات مکانی و همچنین کشف و بهکارگیری شاخصهایی جهت استخراج میزان آسیبپذیری هرکدام از کاربریهای همجوار این جایگاهها؛ نتایج حاصل از پیامدهای وقوع حادثه در جایگاه عرضه سوخت را ادغام نموده و با ارائه نقشههای کاربردی، فرایند برنامهریزی کاربری اراضی را تسهیل نماید.
تهدید,مدلسازی مکانی,کاربری پرخطر,برنامهریزی کاربری زمین,سامانه اطلاعات مکانی
https://www.joem.ir/article_246955.html
https://www.joem.ir/article_246955_b765a474c6d112af8cbd5b282b0cdf9a.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
ارائه مدل ریاضی بهمنظور طراحی شبکه سلسله مراتبی تسهیلات اضطراری موقت در شرایط بحران
85
97
FA
سوگل
موسوی
گروه مهندسی صنایع، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
sogol.moosavi@yahoo.com
سید مجتبی
سجادی
گروه کسب و کار جدید، دانشکده کارآفرینی ، دانشگاه تهران، تهران، ایران
msajadi@ut.ac.ir
اکبر
عالم تبریز
گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
a-tabriz@sbu.ic.ir
سید اسماعیل
نجفی
گروه مهندسی صنایع، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
najafi1515@yahoo.com
طراحی تسهیلات سلامت از دیرباز یکی از مهمترین موضوعهای مورد توجه برنامهریزان حوزه سلامت بوده است. در هنگام بحران بهمنظور امدادرسانی به مصدومان، شبکه سلامت شامل مجموعهای از درمانگاهها و بیمارستانها فعالیت میکند. هدف این تحقیق تشکیل ساختاری سلسله مراتبی در راستای ارائه خدمت به مصدومان با افزودن مراکز اضطرار موقت درمان به شبکه مزبور، برای جلوگیری از هجوم و ازدحام مصدومان در دو سطح درمانگاهها و بیمارستانها است. در این مقاله از روش برنامهریزی چند هدفِ خطی آمیخته با اعداد صحیح استفاده شده است. برای حل مدل، نرمافزار بهینهساز GAMS، بهکاررفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدل سلسله مراتبی نسبت به مدل ساده، سبب کاهش ازدحام جمعیت در بیمارستانها و درمانگاهها در هنگام بحران میشود. در این مدل ضمن بهینه شدن هزینه ایجاد مراکز درمان اضطرار موقت، زمان و مسافت طی شده برای انتقال مصدومان کمینه شده است. با استفاده از مدل پیشنهادی بهترین مکانها جهت تأسیس مراکز اضطرار درمان از بین نقاط منتخب و سپس نحوه تخصیص بهینه مصدومان بهطور سلسله مراتبی از نواحی شهری به مراکز درمان اضطرار و ازآنجا به درمانگاهها و درنهایت به بیمارستانها مشخص میشود.
ساختار سلسله مراتبی,مراکز درمان اضطرار موقت,مدلسازی ریاضی,مدیریت بحران
https://www.joem.ir/article_243733.html
https://www.joem.ir/article_243733_6dcdc04c1d4569cd4c7aa7a0f1f3167b.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
مدلسازی ریاضی استوار برای مسئله مکانیابی-مسیریابی-موجودی چندهدفه در شرایط وقوع بحران با درنظر گرفتن عدم قطعیت تقاضا و قابلیت اطمینان تسهیلات
99
115
FA
علی اکبر
عشقی
دانشجوی دکتری، دانشکده مهندسی صنایع، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
aliakbar_eshghi@yahoo.com
رضا
توکلی مقدم
0000-0002-6757-926X
استاد، دانشکده مهندسی صنایع، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران.
tavakoli@ut.ac.ir
سعدالله
ابراهیم نژاد
دانشیار، گروه مهندسی صنایع، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج
ibrahimnejad@kiau.ac.ir
وحیدرضا
قضاوتی
دانشیار، دانشکده مهندسی صنایع، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
vrghezavati@gmail.com
پاسخگویی سریع به نیازها و ارسال اقلام مورد نیاز به مناطق متأثر از بحران اولویت بسیار بالایی در زمان وقوع آنها دارد. بهعلاوه برنامهریزی با توجه به ذات غیرقطعی شدت بحران و تعداد مناطق آسیبدیده برای این مواقع ضروری است. در این پژوهش فازهای آمادگی و پاسخ در چرخه مدیریت بحران به کمک مدلهای برنامهریزی ریاضی چندهدفه تحت شرایط عدم قطعیت مدلسازی شده است. این رویکرد دارای دو گام اصلی است که در گام اول یعنی فاز آمادگی مکان بهینه مراکز توزیع امداد و همچنین مراکز درمانی، میزان موجودی کالاهای امدادی برای ذخیرهسازی از تأمینکنندگان را تعیین کرده و در گام دوم یا فاز پاسخ میزان حمل کالاهای امدادی از نقاط تأمین به مراکز توزیع امداد و از مراکز توزیع به نقاط آسیبدیده و میزان حمل مصدومان از نقاط آسیبدیده به مراکز درمانی و بیمارستانها را توسط آمبولانسها و حمل هوایی تعیین میشود. همچنین پارامترهای اساسی آن مانند تقاضا و تعداد مصدومان با توجه به ماهیت مسئله بهصورت غیرقطعی مدنظر قرار میگیرد. درنهایت نیز خرابی تسهیلات تأمینکننده و توزیعکننده در اثر وقوع بحران در نظر گرفته میشود که بهطور مستقیم در ارائه خدمات آنها تأثیرگذار است. جهت حل مدل ریاضی سههدفه از الگوریتمهای ژنتیک بر مبنای رتبهبندی نا مغلوبها (NSGA-II) و گرگ خاکستری چندهدفه (MOGWO) استفاده میشود. با مقایسه نتایج الگوریتمهای فرا ابتکاری با حل دقیق مشخص میشود که این الگوریتمها در مدتزمان مناسب دارای عملکرد قابل قبولی هستند.
مدل ریاضی استوار,مکانیابی-مسیریابی-موجودی,قابلیت اطمینان,الگوریتم فرا ابتکاری چندهدفه,بحران
https://www.joem.ir/article_243732.html
https://www.joem.ir/article_243732_bed018e9981b5c9bfb65eadbcda31399.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
شناسایی عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسبوکار در صنعت پتروشیمی: رویکردی تحلیل عاملی
117
130
FA
سیدعلی
هادوی
0000-0003-1373-6730
گروه مدیریت صنعتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ali.hadawy@gmail.com
حسین
بختیاری
گروه مدیریت صنعتی، دانشکده معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران
h.bakhtiari@isu.ac.ir
سید علی
ترابی
دانشکده مهندسی صنایع، پردیس فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران
satorabi@ut.ac.ir
در شرایط کنونی، نگهداشت و استمرار فعالیتهای محوری و حیاتی بهعنوان موضوعی مهم در صنعت پتروشیمی مطرح است و شناخت عوامل اصلی موفقیت فرایند تداوم کسبوکار در این صنعت میتواند عامل اساسی موفقیت یا شکست آن باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسبوکار در صنعت پتروشیمی است. این پژوهش بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و به لحاظ روششناسی یک مطالعه توصیفی-اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پتروشیمی هستند که مدیران ستاد مرکز فرماندهی تداوم کسبوکار آنها بهعنوان واحد تحلیل انتخاب شدند. بر اساس بررسی عمیق مطالعات گذشته، عوامل فرعی مؤثر بر مدیریت تداوم کسبوکار استخراج شدند و بهمنظور شناسایی و تأیید عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسبوکار از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. نتایج نشان میدهد که 9 عامل اصلی موفقیت شناسایی و تأییدشده عبارتاند از: «راهبرد تداوم کسبوکار»، «برنامهریزی اقتضایی»، «مدیریت بحران»، «مدیریت اضطراری»، «مدیریت ریسک سازمانی»، «بازیابی فاجعه»، «فرهنگ تداوم کسبوکار»، «تعهد و پشتیبانی مدیریت ارشد» و «تحلیل تأثیر کسبوکار». این تحقیق میتواند ادبیات نظری درباره عوامل اصلی موفقیت مدیریت تداوم کسبوکار را توسعه دهد و همچنین بینش عمیقی را برای مدیران سازمانهای مورد مطالعه بهطور خاص و سایر سازمانها بهطور عام جهت اجرای مدیریت تداوم کسبوکار ایجاد کند.
مدیریت تداوم کسبوکار,عوامل اصلی موفقیت,تحلیل عاملی,صنعت پتروشیمی
https://www.joem.ir/article_243734.html
https://www.joem.ir/article_243734_961f0cfb207fa7b1e5c4a34698e0625f.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
مکانیابی مراکز توزیع و مسیریابی حملونقل در شرایط بحران با استفاده از برنامهریزی دو مرحلهای
131
140
FA
محبوبه
ایزدی
کارشناس ارشد، دپارتمان مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
mahboubehizadi@gmail.com
پروانه
سموئی
استادیار، دپارتمان مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
p.samouei@basu.ac.ir
طی چند دهه اخیر بلایای طبیعی افزایش یافته و مسئله مکانیابی و مسیریابی یکی از مهمترین مسائل در شرایط بحران شناسایی و معرفی شده است. چرا که در صورت مکانیابی صحیح تسهیلات امدادی، امکان دسترسی راحت تر آسیب دیدگان به این تسهیلات فراهم می گردد و از سوی دیگر به دلیل اینکه در شرایط بحران زمان از جایگاه بسیار حساسی برخوردار است، مسیریابی صحیح وسایل نقلیه از هدر رفت زمان جلوگیری به عمل می آورد. از این رو، در این تحقیق یک مدل دومرحلهای مکان یابی و مسیریابی در شرایط بحران ارائه شده است که در مرحله اول مدل، تصمیمگیرنده مسئولیت انتخاب مکان مراکز توزیع را از میان کاندیداهای موجود بر عهده دارد و در مرحله دوم باید تا حد ممکن بهترین مسیرها را جهت کمینه کردن مسافت طی شده توسط وسایل نقلیه در محدودیت زمانی انتخاب کند. در این راستا برای نشان دادن کارایی و ارزیابی مدل پیشنهادی، چندین مساله به روش قطعی حل شده و تحلیل حساسیتهای مختلف بر پارامترهای تاثیرگذار آن انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد که دو عامل مؤثر ظرفیت و شعاع پوشش پارامترهایی هستند که بیشترین تاثیر را بر مدل می گذارند.
مسئله مکانیابی مسیریابی,فاجعه,تسهیلات انسانی اضطراری,بهینهسازی دو مرحلهای
https://www.joem.ir/article_246954.html
https://www.joem.ir/article_246954_02cb3f5b64e4acb53b8ea24c4c4f7176.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
نقش تنوع منابع درآمدی بر آسیبپذیری خانوارهای کشاورز روستایی در معرض خشکسالی مطالعه موردی: شهرستان چناران
141
155
FA
نرگس
حاجیان
00000000000000000000
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
smaily_mahnaz@yahoo.com
مریم
قاسمی
0000-0002-0238-8323
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه فردوسی مشهد
magh30@um.ac.ir
خشکسالی یکی از مخاطرات طبیعی با پیامدهای گسترده است. آسیبپذیری کشاورزان تحت تأثیر این مخاطره به دلیل اتکای اقتصاد نواحی روستایی به بخش کشاورزی بسیار بالا است. محققان مهمترین راهکار کاهش آسیبپذیری کشاورزان را تنوعبخشی منابع درآمدی میدانند. مطالعه حاضر به بررسی نقش تنوع منابع درآمد زراعی و غیر زراعی بر آسیبپذیری کشاورزان نواحی روستایی در معرض خشکسالی میپردازد. روش تحقیق ازنظر ساختار، توصیفی-تحلیلی و ماهیت، کاربردی است. متغیرهای مستقل تنوع فعالیتهای اقتصادی زراعی، غیر زراعی و متغیرهای وابسته آسیبپذیری به تفکیک سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. ضریب آلفای کرون باخ 94/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. در این مطالعه 271 خانوار کشاورز روستایی در 15 روستای شهرستان چناران در انجام تحقیق مشارکت نمودند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد «تنوع غیر زراعی» باعث کاهش آسیبپذیری خانوارهای کشاورز روستایی گردیده است. بهطوریکه میانگین آسیبپذیری در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع غیر زراعی 72/3، نیمه متنوع 88/3 و غیر متنوع 18/4 است. همچنین تنوع زراعی تأثیر آماری معنیداری بر آسیبپذیری خانوارهای کشاورز روستایی در مواجهه با خشکسالی نداشته است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر «تنوع غیر زراعی» به میزان 23/0- باعث کاهش آسیبپذیری خانوارهای کشاورز روستایی گردیده است. ازآنجاکه کشاورزان دارای منابع درآمدی متنوع غیر زراعی در برابر بحرانها و شوکهای ناگهانی همچون خشکسالی کمتر در معرض آسیب قرار میگیرند، ضروری است برنامهریزان با اتخاذ راهبردهای مناسب، تنوع فعالیتهای اقتصادی غیر زراعی را در نواحی در معرض خشکسالی تقویت نمایند.
شهرستان چناران,آسیبپذیری,خشکسالی,تنوع غیر زراعی,تنوع زراعی
https://www.joem.ir/article_246949.html
https://www.joem.ir/article_246949_e0683fde04b47479ceaa3ebd183b7a64.pdf
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
مدیریت بحران
2345-3915
2345-4741
10
2
2021
10
23
بررسی اجرای برنامههای مدیریت بحران خشکسالی در استان کرمان
157
166
FA
رویا
احمدیوسفی
دانشجوی دکتری، ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
roya.yousefi@modares.ac.ir
شهلا
چوبچیان
0000-0003-2750-1094
دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
shchoobchian@modares.ac.ir
محمد
چیذری
استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
mchizari@modares.ac.ir
بحران فرایندی است که به دلیل مجموعهای از عوامل طبیعی و غیرطبیعی به وقوع پیوسته و خسارات زیادی در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی به بار میآورد. کشور ایران با توجه به داشتن شرایط اقلیمی و جغرافیایی خاص، همواره در معرض تهدیدات طبیعی ازجمله خشکسالی است و خسارات اقتصادی و اجتماعی بسیاری بهخصوص در بخش کشاورزی متحمل میشود. استان کرمان از مناطق مهم تولید محصولات کشاورزی در میان استانهای کشور با اقتصادی متکی به کشاورزی است. این امر موجب بهرهبرداری بیرویه از منابع آبی آن شده است. بهعلاوه به دلیل قرار گرفتن این استان در مناطق خشک و کویری، مستعد وقوع پدیده خشکسالی است؛ که از مهمترین موانع برای تحقق توسعه و بهبود وضع جوامع روستایی در این استان به شمار میرود. امروزه با استفاده از برنامههای جامع مدیریت بحران و بهکارگیری اقدامات مؤثر همراه با طرحهای کاربردی و تا حد امکان کمهزینه و چندمنظوره در مرحلهی قبل، حین و پس از بحران، میتوان به میزان زیادی از شدت و گستردگی خسارات و تلفات ناشی از بحران کاست. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان اجرای برنامههای مدیریت بحران خشکسالی در استان کرمان بوده تا با توجه به وضعیت اجرای آنها، راهکارهایی برای توسعه اجرای این برنامهها در مناطق مختلف استان ارائه دهد. تحقیق از نوع کاربردی و ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بوده و جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS<sub>22</sub> استفاده شد. نتیجه پژوهش نشان داد که میزان اجرای برنامههای مدیریت بحران خشکسالی استان کرمان در وضعیتی نامطلوب قرار دارد. بنابراین برای رفع کاستیها یا موانع بر سر راه این برنامهها، با اعطای تسهیلات و ساماندهی بازار گیاهان مقاوم به خشکی و مکانیزه کردن سایر مزارع و همچنین آموزش و آگاهی بیشتر به کشاورزان در رابطه با برنامههای مدیریت بحران خشکسالی، اجرای آنها را در اولویت قرار گیرد. با توجه به نقش مهم مشارکت جوامع محلی در اجرا و توسعه برنامههای مدیریت بحران خشکسالی، تمرکز بر روی این موضوع در طراحی و اجرای برنامههای مدیریت بحران خشکسالی و قرار گرفتن مدیریت بحران جامعهمحور در اولویت سیاستگذاری و برنامهریزی ضروری است؛ علاوه بر این، ارزیابی اجرای برنامههای مدیریت بحران خشکسالی بهمنظور بررسی موفقیتها و شکستهای این برنامهها بهعنوان فرایندی مداوم مدنظر قرار گیرد.
پدیده خشکسالی,برنامههای مدیریت بحران خشکسالی,شاخص نابرابری موریس
https://www.joem.ir/article_246951.html
https://www.joem.ir/article_246951_1f78c80f272968787fedd64fa0ef8516.pdf